طراحی یک کانون ارزیابی (Assessment Center) نیازمند دقت بالا و رعایت استانداردهای علمی است تا از اعتبار (Validity) و انصاف (Fairness) نتایج اطمینان حاصل شود. در این مقاله از توان آفرین وستا در مورد چالشها و استانداردهای طراحی اثربخش کانون ارزیابی صحبت خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
طراحی اثربخش: چالشها و استانداردهای کلیدی در کانون ارزیابی مدیران
کانون ارزیابی (AC) به عنوان یکی از معتبرترین ابزارهای سنجش شایستگی در مدیریت منابع انسانی شناخته میشود. با این حال، اثربخشی آن به شدت وابسته به نحوه طراحی و اجرای فرآیند است. طراحی یک کانون ارزیابی موفق، مستلزم عبور از چالشهای فنی و رعایت استانداردهای سختگیرانه علمی است تا اطمینان حاصل شود که نتایج آن، پیشبینیکننده دقیقی از عملکرد آتی مدیران خواهد بود. طراحی اثربخش کانون ارزیابی (AC) برای پیشبینی دقیق عملکرد آتی مدیران، نیازمند رعایت استانداردهای فنی دقیق است. چالش اصلی، تضمین اعتبار (Validity) تمرینها و سنجش شایستگیهای مرتبط است که با استفاده از تمرینهای معتبر و متنوع (مانند سبد کار و نقشآفرینی) و همچنین آموزش و کالیبراسیون ارزیابان برای جلوگیری از سوگیری (Bias) مدیریت میشود.
چالش اصلی: تضمین اعتبار (Validity) و ربط (Relevance)
بزرگترین چالش در طراحی AC این است که مطمئن شویم تمرینها و شبیهسازیها، واقعاً مهارتهایی را میسنجند که برای موفقیت در پست مدیریتی مورد نظر حیاتی هستند.
-
مدل شایستگی ناقص: اگر مدل شایستگی (Competency Model) مورد استفاده، شایستگیهای نادرست یا غیرمرتبط با محیط کاری فعلی را هدف قرار دهد، کل فرآیند ارزیابی بیاعتبار خواهد شد.
-
استاندارد: مدل شایستگی باید با دقت و از طریق تحلیل شغلی (Job Analysis) دقیق، مصاحبه با مدیران برتر و بررسی اسناد سازمانی استخراج شود و به صورت دورهای بهروزرسانی گردد.
-
طراحی تمرین نامعتبر (Invalid Exercises): تمرینهای استفاده شده باید تا حد امکان شبیه به موقعیتهای واقعی باشند که مدیران در کار روزانه با آنها مواجه میشوند (اعتبار محتوایی). برای مثال، ارزیابی توانایی تصمیمگیری در شرایط بحرانی باید در یک شبیهسازی فشار بالا صورت پذیرد، نه فقط با پرسشهای ذهنی.
استانداردها در ساختار کانون ارزیابی
یک کانون ارزیابی استاندارد و حرفهای باید عناصر زیر را به دقت رعایت کند:
الف. استفاده از تمرینهای معتبر و متنوع
برای سنجش یک شایستگی واحد (مانند «حل مسئله»)، باید از چندین روش و تمرین مختلف استفاده شود تا از خطای اندازهگیری کاسته شود. تمرینهای رایج و استاندارد شامل موارد زیر است:
-
نقشآفرینی (Role-Play): سنجش مهارتهای مذاکره، ارتباط یا مدیریت تعارض .
-
سبد کار (In-Basket/In-Tray): شبیهسازی میز کار یک مدیر با نامهها، ایمیلها و گزارشهای مختلف برای سنجش اولویتبندی و تصمیمگیری تحت فشار.
-
ارائه شفاهی (Oral Presentation): سنجش مهارتهای ارتباطی و متقاعدسازی.
-
بحث گروهی بدون رهبر (Leaderless Group Discussion - LGD): سنجش مهارتهای کار تیمی، تأثیرگذاری و گوش دادن فعال.
ب. اهمیت ارزیابان آموزشدیده (Assessors)
کیفیت ارزیابی به طور مستقیم به توانایی و بیطرفی ارزیابان وابسته است.
-
استاندارد: ارزیابان باید تحت آموزشهای استاندارد و جامع قرار گیرند. این آموزشها باید شامل درک کامل مدل شایستگی، نحوه مشاهده و ثبت رفتار، و نحوه جلوگیری از سوگیریهای ارزیابی (Rating Biases) باشد.
-
قانون چندگانه: برای افزایش انصاف، هر شرکتکننده باید توسط چندین ارزیاب مختلف (حداقل دو ارزیاب) در هر تمرین مشاهده و ارزیابی شود.
چالش اخلاقی: مدیریت سوگیری و تضمین انصاف
حتی در بهترین طراحیها، خطر سوگیریهای ارزیابان وجود دارد که میتواند اعتبار و انصاف کل فرآیند را زیر سؤال ببرد.
اثر هالهای (Halo Effect): تمایل ارزیاب به دادن نمرات بالا یا پایین در تمام شایستگیها، صرفاً بر اساس یک برداشت کلی یا عملکرد عالی/ضعیف در یک تمرین.
سوگیری مشابهت (Similarity Bias): تمایل ارزیاب به دادن نمره بالاتر به داوطلبانی که شبیه خودشان هستند (از نظر سوابق، شخصیت یا سبک کاری).
استاندارد مقابله:
-
کالیبراسیون (Calibration): پس از مشاهده، ارزیابان باید در یک جلسه کالیبراسیون با یکدیگر بحث و تبادل نظر کنند تا سوگیریهای فردی را تشخیص داده و نمرات را بر اساس شواهد رفتاری عینی تعدیل کنند.
-
تمرکز بر رفتار: ارزیابان باید بهجای تمرکز بر ویژگیهای شخصیتی، تنها بر رفتارهای عینی قابل مشاهده در طول تمرینها تمرکز کنند و شواهد (مثلاً «در دقیقه ۳، پیشنهاد را به دلیل عدم توجیه مالی رد کرد») را یادداشت کنند.
خروجی: از ارزیابی تا توسعه
یک کانون ارزیابی با استاندارد بالا تنها به نمره پایان نمییابد، بلکه باید یک ابزار توسعه قدرتمند باشد.
بازخورد جامع: ارائه یک گزارش بازخورد دقیق و سازنده به شرکتکنندگان، که نه تنها نقاط ضعف، بلکه نقاط قوت و پتانسیل رشد آنها را نیز مشخص کند.
برنامهریزی توسعه: تبدیل نتایج به یک برنامه توسعه فردی (IDP) که شامل فعالیتهای یادگیری، دورههای آموزشی و مربیگری (Coaching) خاص برای تقویت شایستگیهای نیازمند بهبود باشد.
با رعایت این استانداردها و مدیریت چالشها، کانون ارزیابی از یک ابزار صرف برای انتخاب، به یک سرمایهگذاری استراتژیک در توسعه و جانشینپروری مدیران آینده سازمان تبدیل خواهد شد.