اجرای مدیریت دانش در آموزش عالی

اجرای مدیریت دانش در آموزش عالی

مطالب عمومی
اجرای مدیریت دانش در آموزش عالی

ادغام هدفمند انسان ها، فرآیندها و فناوری که برای توسعه، جذب و اجرای زیرساخت های خلاقانه سازمان اختصاص داده شده است، به عنوان روش مدیریت دانش شناخته می شود. در ادامه به بررسی مدیریت دانش در آموزش عالی خواهیم پرداخت.

همه مؤسسات دانشگاهی به نوعی به مجموعه دانش کمک می کنند. برای ادامه گسترش، اطلاعات و داده های حاصل باید در یک منطقه جمع آوری شده و در سراسر جامعه به اشتراک گذاشته شود.

بر اساس تحقیقات، دانش توسعه یافته در مؤسسات دانشگاهی به اندازه کافی حفظ یا جمع آوری نمی شود. همچنین مشاهده شده است که اکثر محتوا یا دانش توسعه‌یافته در مؤسسات دانشگاهی برای عموم ناشناخته است و به عنوان مرور ادبیات طبقه‌بندی می‌شود که اگر کدگذاری مناسب در سازمان حفظ شود، ممکن است مفید باشد.

ادغام هدفمند انسان ها، فرآیندها و فناوری که برای توسعه، جذب و اجرای زیرساخت های خلاقانه سازمان اختصاص داده شده است، به عنوان روش مدیریت دانش (KM) شناخته می شود. مدیریت دانش از مؤسسات آموزشی در بهبود توانایی خود برای کسب و به اشتراک گذاری اطلاعات و دانش، به کارگیری آن در حل مشکلات و ترویج تحقیق و توسعه مستمر حمایت می کند.

این مقاله از یک استراتژی کل نگر برای یافتن، تجزیه و تحلیل، ثبت، بازیابی و توزیع کل ویژگی‌های داده یک مدیریت حمایت می‌کند. پایگاه‌های اطلاعاتی، سوابق، رویه‌ها، مقررات و دانش و استعداد تا کنون در کارکنان عادی نمونه‌هایی از این ویژگی‌ها هستند. مؤسسات آموزش عالی می توانند از KM به عنوان یک رویکرد آزمایش شده و واقعی برای مقابله با مشکلات خود استفاده کنند. مدیریت دانش به انگیزه تحقیق و همچنین ترویج مشارکت ها و نوآوری ها در آینده کمک می کند.

ادغام هدفمند انسانها، فرآیندها و فناوری اختصاص یافته به توسعه، جذب و اجرای زیرساختهای فکری سازمان به عنوان یک روش مدیریت دانش شناخته می شود. این به کارکنان داخل یک شرکت اجازه می‌دهد تا با آنچه می‌دانند ارتباط برقرار کنند و در نتیجه امکانات و نتایج بهتری به همراه داشته باشد. مدیریت دانش از طریق تبادل بهترین شیوه‌ها، تصمیم‌گیری خوب، واکنش سریع‌تر به چالش‌های سازمانی مهم، مدیریت صحیح فرآیند و افزایش مهارت‌های افراد، نقش حیاتی در بهبود عملکرد سازمانی دارد. در نتیجه، نیاز کمتری به بازآفرینی چرخ، سیاست‌های هدفمندتر و مرتبط‌تر در راستای اهداف و اهداف سازمانی، دسترسی سریع‌تر به اطلاعات، افزایش خدمات اداری و دانشگاهی، هزینه‌های کمتر و خطاها و شکست‌های کمتر وجود خواهد داشت.

متأسفانه، تعداد کمی از مؤسسات آموزش عالی (HEI) در صورت وجود، تمام یا حتی اکثریت این پاداش ها را در عمل انجام می دهند. به نظر می رسد موفقیت پروژه های مدیریت دانش ناشی از فقدان فرهنگ توزیع، عدم درک کمک مدیریت دانش، و ناتوانی در گنجاندن مدیریت دانش در شیوه های کاری روزانه باشد.

مؤسسات آموزش عالی از انواع روش های اداری و دانشگاهی تشکیل شده اند که به عنوان بخشی از عملیات خود دانش تولید می کنند. چالش این است که آیا استفاده مناسب از این دارایی دانش به محصولات و خدماتی که ارائه می‌کنند ارزش می‌افزاید یا خیر. HEI باید خود را به منظور ایجاد استراتژی هایی برای استفاده از دانش سازمانی برای بهبود کارایی عملیات خود هماهنگ کنند. این امر مستلزم پاسخ سریع به فناوری در حال تغییر و افزایش نیازهای آکادمیک است.

برای انجام این کار، دانش سازمان باید به درستی کشف، ضبط، تبدیل و انتقال داده شود. این دری را برای سازمان ها باز می کند تا نیاز حیاتی به یادگیری سازمانی را درک کنند. استفاده از رویکرد مدیریت درک به معنای تقویت برای به دست آوردن یک دیدگاه جامع، واکنشی و یکپارچه از اطلاعات در سازمان برای استفاده در مسائل ادغام است که منجر به بهبود توزیع دانش و برنامه ریزی بیشتر، تصمیم گیری و ارتقای کیفیت می شود.

مدیریت دانش به مؤسسات آموزشی در بهبود ظرفیت خود برای کسب و به اشتراک گذاری اطلاعات و دانش کمک می کند، برای حل بسیاری از مسائل به کار می رود، تحقیق و توسعه مستمر در زمینه دانش را ترویج می کند. سیستم های مدیریت دانش سنتی بر توانایی جذب دانش در سیستم های متمرکز متمرکز هستند. مدیریت دانش با مشارکت فعالانه افراد در به اشتراک گذاشتن آنچه می‌دانند و یاد می‌گیرند، بر اساس کار گروهی و حرفه‌ای است.

شما هم نظر دهید

ما را دنبال کنید