آشنایی با کاربرد تئوری های مدیریت دانش

آشنایی با کاربرد تئوری های مدیریت دانش

مطالب عمومی
آشنایی با کاربرد تئوری های مدیریت دانش

در زمینه مدیریت دانش تعداد اندکی تعاریف دقیق و متقاعده کننده وجود دارد. لذا در این مقاله برخی از معروفترین آنها در ادبیات مدیریت دانش را توضیح خواهیم داد.

یکی از پیشرفت های اصلی در مسیر تعریف دانش، شناخت تفاوت میان دانش، اطلاعات و داده ذکر شده است.
 
داده- Data : مجموعه ای از حقایق درباره یک پدیده می باشد که به تنهایی معنا و مفهومی را به ذهن نمی رسانند. تدریس جدید بدون در نظر گرفتن پیش سازماندهنده
 
اطلاعات-information : شامل سازماندهی، گروهبندی و مقوله بندی داده ها در الگوهایی معنا دار می باشد. قرار دادن مفاهیم درس جدید در زمینه های معنادار.
 
دانش – Knowledge : اطلاعاتی است که با تجربه، زمینه، تعبیر و تأمل ترکیب شده و اقدام صحیح را مکمل می سازد. بعد از اینکه مطالب درس برای دانش آموزان معنی دارد از طریق بررسی ویژگی های موضوع و مقایسه آن به یک استنباط و نتیجه جدید برسند.
 

شکل های دانش:

 
دانش صریح (Explicit Knowledge) : این نوه از دانش جنبه عینی، عقلانی داده قابل ثبت و دسترسی می باشد. – کتاب های درسی دانش آموزان- بخش نام های موجود در آ. پ
 
دانش ضمنی(Knowledge TACIT): در حیطه شخصی- شناختی و تجربی می باشد به سختی می توان در بین افراد به اشتراک گذاشت- تجربه های کاری مدیران یا کارمندان سازمان
 
انواع مهارت های مدیران و معلمان و دانش آموزان- شیوه های تفکر دانش آموزان و یا معلمان
 
مدل عمومی دانش، جریان دانش را در 4 فعالیت عمده سازمان می دهد:
 

1- خلق دانش:

کلیه فعالیت هایی که باعث ورود دانش جدید به سازمان می شود.
 
کاربرد: برای دانش آموزان، معلمان، کارمندان سازمان باید زمینه های فراهم کرد تا افراد بتوانند با یکدیگر  بحث و گفتگو کنند زیرا خلق دانش نیاز به ابزارهایی دارد که قوه تفکر را  فعال کند بنابراین گفت گوی هدفمند عامل برای به چالش کشیدن تفکر می باشد.
 
در مدرسه و سازمان آ. پ واحدی برای توسعه دانش در نظر گرفته شود و به نوآوری و خلاقیت معلمین و دانش آموزان اهمیت نشان داده شود.
 

2- ذخیره و نگه داری دانش:

ذخیره و نگه داری دانش حفظ و موجود بودن دانش در سازمان را تضمین می کند.
 
کاربرد مدیران مدارس، دانش مربی معلمان و دانش آموزان خود را می توانند به صورت مکتوب نگه داری کنند یا به صورت CD
 

3- انتقال دانش:

جریان یافتن دانش از یک گروه یا فرد در سازمان به گروه یا فرد دیگر کاربرد با ایجاد سیستم های الکترونیکی در سازمان معلمان و اعضای سازمان می توانند از اطلاعات و دانش استفاده کرده و آن را در اختیار دیگر اعضا قرار دهند.
 
انتقال دانش از طریق گروه های غیر رسمی یعنی صحبت کردن گروهی معلمان و دانش آموزان باعث انتقال سریع دانش و اطلاعات می شود.
 
در نظر گرفتن آموزش های ضمن خدمت، حین خدمت، بعد از خدمت برای معلمان و کارمندان سازمان
 

4- به کار گیری دانش:

از دانش در فرایندهای کسب و کار استفاده شود.
 
کاربرد: دانش مفید و کاربردی باید از طریق مطالعه نتایج پژوهشهای انجام شده و یا منابع مستند و به روز در زمینه تدریس، مدیریت و برنامه ریزی درسی در سازمان آ.پ و مدارس به کار گرفته می شود.
 

تعریف مدیریت دانش:

 
·داونپورت.پراساک: بهره برداری و توسعه سرمایه های دانش یک سازمان در جهت تحقق اهداف سازمان که هر دو نوع دانش ضمنی و آشکار مد نظر می باشد.
 
·فرایند ایجاد، تأیید، ارائه، توزیع، کاربرد دانش که زمینه آموزش ـ باز خورد و آموزش مجدد یا حذف آموزش را فراهم می آورد.
 
اجرای مدیریت دانش به عواملی بستگی دارد:
 
1- ساختار سازمانی: تیم های دانش نقش مهمی در عمل کردن مدیریت دانش در سازمان ایفا می کنند. جرقه دانش را در سازمان به حرکت در آورده و به تولید دانش در سطح سازمان کمک می کنند.
 
کاربرد:
 
معلمان و کارمندان همان سازمان(یعنی افرادی که تحقیقات متنوع در زمینه های تعلیم و تربیت انجام داده و مقالات بیشتری را به همایش های مختلف ارسال می کنند)نقش مهمی در عمل کردن مدیریت دانش در مدرسه و سازمان آ.پ ایفا می کنند.
 
مدارس و سازمان های آموزش و پرورش باید از انواع پاداش ها برای تقویت انگیزه این عناصر مهم سازمان، استفاده کنند.
 
2- تکنولوژی های موجود در سازمان:
 
به کمک سیستم های کامپیوتری می توان دانش موجود در ذهن تک تک دانش آموزان و معلمان خود را ذخیره کرد.
 
3- فرهنگ سازمانی:
 
به عنوان مدیر مدرسه یا سازمان آ.پ این تفکر را در سازمان خود که تبادل دانش قدرت است را جایگزینی دانش قدرت قرار دهیم.
 

رهبران سازمانی:

 
به نظر سولومون: رهبران دانش گسترده ای در موضوعات گوناگون داشته و نظرات مشورتی آنها به راحتی توسط دیگران پذیرفته می شود.
 
فرایند نمادینه سازی مدیریت دانش نیازمند رهبری توانمند است تا از طریق معرفی مزایای Km از جمله گسترش مهارت های شغل و رشد حرفه ای و با برانگیختن کارکنان، بتوانند موانع فرهنگی موجود در این رابطه را ازمیان بردارند.
 

-تعريف مديريت دانش:

 
مديريت دانش بكارگيري سرمايه فكري براي موفقيت سازمان در رقابت با سازمان هاي همتا، همچنين پاسخهاي نوآورانه براي چالش هاي جديد و اهرمي براي عمل و يك ميانجي است.
 
نوناكاوتاكراوچي(1995) براي تبديل دانش در هر سازمان چهار حالت را پيشنهاد مي كنند: (مار پيچ دانش مدل SECL)
 
1- از دانش ضمني به دانش ضمني(جامعه پذيري Socizlization): كسب دانش ضمني به طور مستقيم از ديگران به وسيله تجربيات مشترك، تقليد و موارد ديگر.
 
2- از دانش صريح به دانش صريح(تركيبCombination): كسب دانش از طريق توالي و ترتيبي از ابزاهاي شامل برنامه ها، چارتا رسانه هاي ارتباطي ، كاربرد سخنراني و موارد ديگر.
 
3- از دانش ضمني به دانش صريح(بيروني سازي Externalization):‌كسب دانش از طريق عضويت فرد در گروه صورت مي گيرد.
 
4- از دانش صريح به دانش ضمني (دروني سازي Internalization): كسب دانش از طريق به اشتراك گذاشتن دانش صريح نهادينه شده افراد صورت مي گيرد. و عمل براساس ديده مطلوب از نتايج آن است.
 

تعريف سازمان آموزشي:

مكاني است كه وظايف انتقال فرهنگ، شكوفا سازي، پرورش همه جانبه فرد و تربيت نيروي انساني ماهر و متخصص را برعهده دارد.
 
مديران آموزشي و مديريت دانش:
بي شك آنچه كه باعث صعود كيفيت يادگيري بروندادهاي سازمان آموزشي مي شود وجود مديري آگاه، دانا و تاثيرگذار در سازمان است.
 
مديريت منابع انساني و مديريت دانش:
پياده سازي موفقيت آميز مديريت دانش مستلزم تعامل مديريت دانش و مديريت منابع انساني است.
 

فعاليت هاي يك مدير ارشد:

1. تنظيم اولويت هاي استرات‍يك براي مديريت دانش 2. ايجاد يك مخزن دانش از بهترين تجارب 3. متعهد كردن مديران ارشد سازمان براي حمايت از محيط يادگيرنده و سازمان 4. ايجاد يك فرآيند مناسب براي مديريت سرمايه هاي فكري 5. گردآوري وسيع اطلاعات در مورد رضايتمندي مشتريها 6. سراسري و يكپارچه كردن مديريت دانش
 
- راهكارهاي پياده سازي مديريت دانش در سازمان هاي آموزشي:
 
1. تعيين نقش رهبري و وظايف مديريت 2. شناسايي فاصله بين دانش موجود و دانش مطلوب 3. افزايش آگاهي افراد نسبت به مزاياي دانش  4. مدير بايد در ابتدا به دنبال  کميت باشد 5. نهادينه كردن ايجاد احساس ضرورت و فوريت تغيير 6. تشكيل كميته اي جهت شناسايي افراد فعال و تقدير از آنها 7. مديريت محتوا 8. ايجاد محيطي مبتني بر اعتماد تسهيم دانش بين افراد 9. فراهم آوردن شرايطي براي خلق پيروزي
 
- اصول مديريت دانش: ده فرمان:
 
1. مديريت دانش گران است 2. مديريت دانش اثربخش به راه حل هاي چندگانه افراد و تكنولو‍ي نيازمند است 3. مديريت دانش بسيار سياسي است 4. مديريت دانش به مديران دانش نيازمند است 5. انتفاع مديريت دانش بيشرت ناشي از نقشه ها و بازارهاست نه مدل هاو سلسه مراتب 6. سهيم سازي دانش و كاربرد آن اغلب فعاليت هاي مصنوعي هستند 7. هدف مديريت دانش، بهبود در فرآيندهاي كار دانش است 8. دستيابي به دانش فقط آغاز راه است 9. مديريت دانش بي انتهاست 10. مديريت دانش به قرارداد دانش نياز دارد.
 
- عوامل موفقيت مديريت دانش:
 
1. تكنولو‍ي 2. فرآيندها 3. افراد 4. تعهد استرات‍‍يكي مستمر
 
- موانع اجراي مديريت دانش:
 
1.فرهنگ سازماني 2. ابهام در سيستم هاي انگيزشي 3. كمبود بازارهاي دانش اثربخش 4. وجود چالش هايي چون: كشف زمان، ضرورت وجود يك فرهنگ لغت، درون گرايي فزاينده سازمان ها، نياز به بازشناسي سيستم هاي پاداش.
 
-تقدم با كداميك: سازمان يادگيرنده يا مديريت دانش؟
 
سازمان يادگيرنده به مديريت دانش نيازمند است و به عكس و هر سازمان براي تبديل شدن به يك سازمان يادگيرنده، نيازمند توجه به مفاهيم مرتبط به سازمان يادگيرنده و مديريت دانش است و تاكيد بر هر دو مورد است.
 
- نتيجه گيري:
 
مديريت دانش يك، روند آگاهانه ايجاد دانش، اعتبار بخشي به دانش، ارائه دانش، توزيع دانش و كاربرد ان است كه با سازمان يادگيرنده و مديريت منابع انساني در ارتباط است.
 
بدون ترديد آنچه كه باعث صعود كيفيت يادگيري بروندادهاي سازمان آموزشي مي شود وجود مديري دانا، آگاه و تأثير گذار در سازمان است كه علاوه برسازگاري و هماهنگي با تغييرات، خود نيز باعث تغيير مي شود، نترسيدن مدير از اين تغييرات پلي است براي پيروزي و رسيدن به وضعيت مطلوب.

شما هم نظر دهید

ما را دنبال کنید