آموزش مدل تچان جهت افزایش بهره وری

آموزش مدل تچان جهت افزایش بهره وری

مطالب عمومی
آموزش مدل تچان جهت افزایش بهره وری

آیا تاکنون آن‌قدر سرگرم انجام کاری شده‌اید که حسابِ زمان را از دست بدهید؟ تمام چیزهای اطراف شما، از صدای تلفن گرفته تا رفت و آمدِ افراد، به ظاهر از دیدِ شما محو می‌شوند، توجه شما تماما معطوف به کاری می‌شود که مشغول انجام آن می باشید و آن‌قدر غرق آن شده‌اید که حتی ناهار خوردن را هم فراموش می‌کنید. در آن لحظات نسبت به کاری که انجام می‌دهید، احساس انرژی و حتی شادی خواهید کرد.

بیشتر ما این احساس را تجربه کرده‌ایم. روان‌شناسان به این حالت «تَچان» می‌گویند. وقتی تچان اتفاق می‌افتد، ما از خود بی‌خود می‌شویم، به سوی غریزه حرکت می‌کنیم و با تمام وجود، خودمان را وقفِ کاری می‌کنیم که سرگرم انجام آن هستیم.
 
در این مطلب مدل تچان را به تفصیل بررسی می‌کنیم تا دریابیم چرا برخی کارها آسان‌تر از کارهای دیگر هستند. همچنین ایده‌هایی را که در پسِ مدل تچان قرار دارند، مطالعه می‌کنیم تا بفهمیم چگونه می‌توانیم مدل تچان را بیشتر تجربه کنیم و کارآمدتر باشیم.
 

مدل تچان

مدل تچان را نخستین بار یک روان‌شناس مثبت‌‌گرا به نام میهای چیکسِنتمیهایی (Mihaly Csikszentmihaly) در کتاب خود به نام «Flow: The Psychology of Optimal Experience» معرفی کرد.
 
این مدل، حالات احساسی‌ای را که ممکن است ما هنگام تلاش برای انجام دادن یک کار تجربه کنیم، نشان می‌دهد. این احساسات به برداشت ما از سختیِ چالش و سطح مهارت‌های ما بستگی دارند.
 
برای نمونه اگر کاری چالش‌برانگیز نباشد و به مهارت زیادی احتیاج نداشته باشد، احتمالا نسبت به انجام آن کار احساس بی‌علاقگی می‌کنیم. اما مواجهه با یک کار چالش‌برانگیز بدون داشتن مهارت‌های مورد نیاز، می‌تواند به راحتی منجر به احساس نگرانی و اضطراب ما شود.
 
ما برای یافتنِ تعادل و انجام کارها به بهترین نحو، به چالشی نیاز داریم که قابل‌توجه و جالب باشد و به مهارت‌هایی نیاز داریم که به خوبی توسعه‌ یافته باشند تا اطمینان پیدا کنیم که توانایی رویارویی با چالش را داریم. این تعادل ما را به موقعیتی سوق می‌دهد که بتوانیم «تچان» (غرق‌شدگیِ کامل در یک فعالیت) را تجربه کنیم.
 
وضعیت تچان را اغلب در کسانی می‌بینیم که در کسب‌و‌کار، هنر، ورزش یا سرگرمی‌هایشان استاد شده‌اند. آنها کاری می‌کنند هر فعالیتی که انجام می‌دهند، آسان به نظر برسد و خودشان را کاملا در آن فعالیت غرق می‌کنند.
 

۱۰ عنصر سازنده‌ی تچان

از کجا می‌دانید که چه زمانی در وضعیت تچان قرار دارید؟ میهای ۱۰ تجربه را شناسایی می‌کند که با وضعیت تچان همراه هستند:
 
داشتن درک روشنی از آنچه خواهانِ رسیدن به آن هستید؛
توانایی تمرکز برای یک مدت زمان مستمر؛
از دست دادن احساس خودآگاهی؛
احساس گذشت سریع زمان؛
دریافت بازخورد مستقیم و آنی؛
تجربه‌ی تعادل میان سطح توانایی‌های خودتان و چالش؛
داشتن احساس کنترل فردی روی موقعیت؛
داشتن این احساس که فعالیت مورد نظر اصالتا ارزشمند است؛
نداشتن آگاهی نسبت به نیازهای بدنی؛
غرق‌ شدن کامل در فعالیت.
به یاد داشته باشید که قرار نیست برای وقوع حالت تچان، لزوما تمام این عوامل و تجربیات وجود داشته باشند. اما هنگام وقوع تچان، احتمالا بسیاری از آنها را تجربه خواهید کرد.
 

سه شرط

میهای سه چیز دیگر را نیز شناسایی کرده است که به گفته‌ی او اگر بخواهید وارد وضعیت تچان شوید، باید آنها را داشته باشید:
 
هدف: اهداف، به کاری که انجام می‌دهید انگیزه و ساختار می‌دهند. اگر می‌خواهید تچان را تجربه کنید، کار شما باید در راستای دستیابی به یک هدف باشد. فرقی نمی‌کند چه کاری باشد، یادگیری یک قطعه‌ی جدید موسیقی یا آماده‌ شدن برای یک ارائه.
تعادل: باید میان مهارت شما و چالشی که پیش رو دارید، تعادل خوبی برقرار باشد. اگر یکی از این دو سنگین‌تر از دیگری باشد، احتمالا تچان رخ نخواهد داد.
بازخورد: شما باید بازخوردهای روشن و آنی دریافت کنید تا بتوانید تغییراتی در کارتان بدهید و عملکردتان را بهتر کنید. این بازخورد می‌تواند از جانب افراد دیگر باشد یا خودتان متوجه شوید همگام با کار، در حال پیشرفت هستید.
 

استفاده از مدل تچان

برای بالا بردن شانس تجربه‌ی تچان، موارد زیر را امتحان کنید:
 
تعیین اهداف: هدف گذاری در تجربه‌ی تچان مهم است. یاد بگیرید اهداف‌ مؤثری مشخص کنید، چون این اهداف به شما کمک می‌کنند به تمرکزی که نیاز دارید، برسید.
افزایش تمرکز: چیزهای بسیاری می‌توانند سبب پرت کردن حواس شما از کارتان شوند و زمانی که حواس شما پرت باشد، رسیدن به وضعیت تچان، دشوارتر می‌شود. از استراتژی‌هایی برای بهبود تمرکز خود استفاده کنید تا کارایی و تمرکز بیشتری داشته باشید.
ایجاد اعتماد به نفس: اگر به مهارت‌هایتان اطمینان نداشته باشید، کارها ممکن است بسیار دشوارتر از آنچه هستند، به نظر بیایند.
دریافت بازخورد: به یاد داشته باشید که بازخورد، شرط مهمی برای رسیدن به وضعیت تچان است. حتما از وجود سیستم‌های مناسب فنی جهت دریافت بازخورد استفاده کنید و یاد بگیرید چگونه بازخورد بدهید و بازخورد دریافت کنید تا به بهبود خودتان و دیگران کمک کنید.
افزایش میزان چالش کار: استراتژی‌هایی از قبیل تغییر وظایف شغلی به طور دلخواه و کشف راه‌های افزایش رضایت شغلی را در نظر بگیرید.
نکته:
به یاد داشته باشید که صرفا با افزایش میزان چالش، نمی‌توان تجربه‌ی تچان را تضمین کرد. میهای تأکید کرده است که شما تچان را تنها زمانی تجربه می‌کنید که فرصت‌های درست را درک کنید. تچان به دلیل داشتنِ ذهنیت درست رخ می‌دهد نه «شرایط عالی».
بهبود مهارت‌ها: انجام تحلیل SWOT می‌تواند در شناسایی مهارت‌هایی که برای موفق شدن به آنها نیاز دارید، به شما کمک کند. سپس می‌توانید برای بهبود مهارت‌هایتان برای رویارویی با کارهای چالش‌برانگیز، طرحی را توسعه بدهید.
خودآموزی: اگر مربی یا راهنمایی ندارید که حین انجام کارهای چالش‌برانگیز به شما کمک کند، سعی کنید خودآموزی را یاد بگیرید.
نکته:
هرقدر هم که عاشق کارتان باشید، نباید انتظار داشته باشید تچان را در تمام کارهایی که انجام می‌دهید، تجربه کنید. مقاله‌های غلبه بر به تعویق انداختن کارها و کدام کارها را صبح انجام بدهیم؟ استراتژی‌هایی را به شما نشان می‌دهند که به کمک آنها می‌توانید کارهای نه چندان مطلوب، اما ضروری را به انجام برسانید.
 

مدل U وارونه

میان ایده‌های مدل تچان و مدل U وارونه، تضادهای بالقوه‌ای وجود دارد. مدل U وارونه، یک مدل معروف و شناخته‌شده است که به توضیحِ رابطه‌ی بین عملکرد و فشار کمک می‌کند.
 
در نمودار U وارونه، محور عمودی نشان‌دهنده‌ی سطح عملکرد یک فرد و نمودار افقی نشان‌دهنده‌ی میزان فشاری است که فرد تحمل می‌کند. طبق این مدل، زمانی که افراد به بهترین نحو کاری را انجام می‌دهند، میزانی از فشار وجود دارد.
 
مدل تچان میزان کاهش عملکرد را هنگام بالا بودن بیش از حد فشار (فشارِ ناشی از ترس یا کارِ نفس‌گیر) توضیح نمی‌دهد. در این اوقات، بهره وری شما می‌تواند افت کند و احساسات منفی از قبیل اضطراب، به تدریج افزایش خواهند یافت.
 
با استفاده‌ی همزمان از این دو مدل، ورود شما به وضعیت تچان و لذت بردن از آن، حتمی خواهد بود.

شما هم نظر دهید

ما را دنبال کنید