آموزش یادگیری هوشمندانه به روش اجایل

آموزش یادگیری هوشمندانه به روش اجایل

از قوانین کسب و کار یکی این است که هرچه عملکرد ساده‌تر اما مؤثرتری داشته باشید، می‌توانید ارزش بیشتری به کاربران ارائه کنید. اما آیا می‌توان این ایده و کاربرد آن را به حوزه یادگیری هم تعمیم داد؟ بله. اگر بتوانیم این رویکرد «ساده‌سازی» را برای کسب علم و دانش هم به کار بگیریم و بیشترین ارزش را از اطلاعاتی که یاد می‌گیریم استخراج کنیم، فرایند یادگیری‌مان سریع‌تر و کارآمدتر خواهد شد. کارشناسان این روش را «یادگیری چابک یا یادگیری هوشمندانه به روش اجایل» می‌نامند و هدف آن یادگیری بخش ارزشمند اطلاعات است و مستلزم بیرون‌کردن اطلاعاتی از ذهنمان است که دیگر برایمان مفید نیستند.

یادگیری به روش اجایل رویکردی پویاتر و هوشمندانه‌تر است که موضوعات را غربال می‌کند و فقط ارزشمندترین اطلاعات را در اختیارمان قرار می‌دهد. بنابراین، هنگامی که برای چندمین بار فراموش می‌کنیم کلیدمان را کجا جا گذاشته‌ایم، شاید چندان هم بد نباشد! احتمالا در ذهنمان برای اطلاعات مفیدتر جا باز کرده‌ایم.
 
کارآفرین ها با آموختن روش یادگیری هوشمندانه به روش اجایل می‌توانند در بازار دائما در حال تغییر امروز، که به‌شدت رقابتی است، دوام بیاورند و پیشرفت کنند. مطالعات نشان می‌دهد که یادگیری به روش اجایل حتی از عملکرد شغلی مهم‌تر است. در ادامه ۶ استراتژی برای تقویت توانایی شما در یادگیری به روش اجایل آورده شده است.
 

۱. مطالعه را به عادتی همیشگی‌ تبدیل کنید

هری ترومن می‌گوید: «همه افرادی که مطالعه می‌کنند رهبر نیستند اما همه رهبران اهل مطالعه‌اند».
 
یکی از ارکان یادگیری به روش اجایل این است که دائما اطلاعات بیشتری کسب کنید و، برای رسیدن به چنین وضعیتی، هیچ راهی بهتر از مطالعه نیست. این کار نه‌تنها دایره لغات شما را گسترش می‌دهد و موضوعات جدیدی را به شما معرفی می‌کند، بلکه در یافتن روش‌های جدید تفکر راهنمایتان خواهد بود. برای نمونه، می‌توانید درباره یادگیری مدل‌های ذهنی جدید مطالعه کنید که ابزارهای لازم را برای بررسی و سازمان‌دهی حجم زیادی از اطلاعات اطرافتان در اختیارتان قرار می‌دهد.
 
بسیاری از ما معمولا مدت‌هایی طولانی برای مطالعه مطالبی که به‌شکل مستقیم به کارمان مربوط نمی‌شود عذر و بهانه می‌آوریم. هدف بیشتر ما این است که کسب‌وکارمان را توسعه دهیم و زمانی را با خانواده‌مان سپری کنیم و وقت اضافی برای مطالعات غیرمرتبط نداریم. اما این نادرست است. اگر بخواهیم مطالعه کنیم، می‌توانیم این کار را بین جلسات کاری، در مترو یا هنگام صرف صبحانه انجام دهیم یا حتی هنگام پیاده روی کتاب صوتی گوش دهیم. بنابراین، همیشه زمان کافی برای مطالعه وجود دارد. همه سرشان شلوغ است. این‌طور فکر کنید که اگر مارک کوبن سه ساعت در روز مطالعه می‌کند و بیل گیتس می‌تواند یک کتاب را ظرف یک هفته تمام کند، پس من هم می‌توانم.
 

۲. با برنامه یاد بگیرید

سه نوع یادگیری وجود دارد: تصادفی، آگاهانه و با برنامه قبلی. نوع اول یادگیری با رویدادهایی که برایمان رخ می‌دهد صورت می‌گیرد. به‌عنوان مثال، در خیابان قدم می‌زنید و تابلویی می‌بینید که متعلق خدمات نوین پخش آنلاین است. در نوع دوم یادگیری، چیزی را یاد می‌گیریم اما لزوما به‌طور هدفمند به آن نیازی نداریم. برای نمونه، خواندن روزنامه یا تماشای اخبار از نوع دوم یادگیری است.
 
نوع سوم، یادگیری با برنامه قبلی است. در این حالت، خودمان عمدا تلاش می‌کنیم که اطلاعاتی جدید کسب کنیم. کاملا روی موضوع متمرکز می‌شویم و ذهنمان را باز نگه می‌داریم. درواقع، می‌خواهیم چیزی را که یاد می‌گیریم بعدها استفاده کنیم. اگر می‌خواهید یادگیری به روش اجایل را به‌خوبی بیاموزید، باید به نوع سوم یادگیری، یعنی یادگیری با برنامه قبلی، عادت کنید. البته مسیر موفقیت هر فرد در این راستا منحصربه‌فرد است، زیرا هرکسی خودش بهتر می‌داند که کدام مباحث بیشترین ارتباط را با کار و آینده‌اش دارد.
 

۳. در فواصل کوتاه و منظم بیاموزید

هر روز زمانی جداگانه برای یادگیری با برنامه قبلی در نظر بگیرید. نیاز نیست چند ساعت به این کار اختصاص دهید. اگر هر روز مدت‌زمانی کوتاه اما منظم برای این کار داشته باشید، نتیجه بهتری خواهید گرفت. اگرچه متوسط زمانی که افراد به یادگیری اختصاص می‌دهند فقط ۵ دقیقه است، اما کارشناسان پیشنهاد می‌کنند روزانه ۳۰ دقیقه تا یک ساعت را صرف یادگیری کنید.
 
فهرستی از مفاهیم، افکار، عادات و کلماتی که می‌خواهید درباره آنها تحقیق کنید بنویسید، آنها را در مرورگرتان ثبت کنید و زمانی که فرصتی برای فکرکردن دارید دربارۀ آنها تحقیق کنید.
 
یادگیری در زمان‌بندی‌های کوتاه اما منظم تأثیر بیشتری دارد، زیرا کوتاه‌بودنش سبب می‌شود خسته نشوید و ازطرفی چون همیشگی است، این ثابت‌قدم‌بودن سبب می‌شود اطلاعات جدیدی که کسب می‌کنید به‌سادگی فراموش نشوند.
 
بندیکت کری (Benedict Carey)، نویسنده کتاب «چگونه یاد می‌گیریم: حقیقت تعجب‌آوری که کجا، کی و چرا اتفاق می‌افتد»، هم طرفدار این ایده است که دانش را باید به‌تدریج و هر بار به مقدار کم کسب کنیم. آقای کری می‌نویسد:
 
«می‌توانید هفته‌ای یک‌بار به‌مدت ۹۰ دقیقه یا سه بار در هفته به‌مدت ۳۰ دقیقه چمن‌ها را آبیاری کنید. چند بار آبیاری در هفته سبب می‌شود که چمن‌ها مدت طولانی‌تری سبز بمانند.»
 

۴. از تجربیات دیگران یاد بگیرید

اگر تمایل دارید هر چیزی را سریع‌تر یاد بگیرید (یادگیری سریع)، فردی را پیدا کنید که در آن موضوع تجربه شخصی داشته باشد و چه‌بهتر که در آن کار استاد باشد.
 
تونی رابینز (Tony Robbins) که کارآفرین و نویسنده است این موضوع را بهتر بیان می‌کند:
 
«در زندگی، سریع‌ترین راه برای استاد شدن در هر مهارت، استراتژی و هدفی الگوبرداری از کسی است که قبلا این مسیر را پشت سر گذاشته باشد. اگر شخصی را پیدا کنید که حاضر باشد دستاوردهایی را که می‌خواهید در اختیار شما بگذارد و همان کارهایی را که او انجام می‌دهد انجام دهید، نتایجی مشابه می‌گیرید. سن، جنسیت یا پیشینه شما اهمیتی ندارد، زیرا الگوبرداری به شما این توانایی را می‌دهد که سریع‌تر به رؤیاهایتان دست پیدا کنید و در بازه زمانی کوتاه‌تر، دستاوردهای بیشتری داشته باشید.»
 
روشی که رابینز به آن تکنیک «الگوبرداری» می‌گوید به ما این توانایی را می‌دهد که از تجربیات دیگران، ازجمله اشتباهات آنها، یاد بگیریم و در زمانمان صرفه جویی کنیم. ناگفته نماند که این روش جالب‌تر و پرانرژی‌تر از یادگیری شخصی است.
 

۵. چند موضوع مختلف را یاد بگیرید

در گذشته، افراد تصور می‌کردند که موفقیت به‌معنای تخصص‌یافتن در یک زمینه و استادشدن در یک مهارت خاص است. بر این اساس، به فردی که چند کار را باهم انجام می‌داد «همه‌کاره و هیچ‌کاره» می‌گفتند. این طرز فکر حالا دیگر منسوخ شده است و تقریبا می‌توان گفت با خودش در تناقض است.
 
ویکرام مانشرامانی (Vikram Mansharamani) می‌گوید: «شرکت‌ها در سراسر دنیا فقط به تخصص بها می‌دهند و به‌این‌ترتیب مجموعه‌ای از افرادی را گرد آورده‌اند که هریک درباره تخصصی که دارند مطالعه می‌کنند و تعداد افراد غیرمتخصص در آن بسیار کم است. برای درک بهتر، شرکتی را فرض کنید که تعداد زیادی متخصص درباره پوست درخت دارد. بیشتر آنها افرادی هستند که عمیقا روی حفره‌های درخت، خطوط و شیارها، رنگ و بافت آن مطالعه کرده‌اند. اما بسیار کم‌اند افرادی که اگر از آنها درباره پوست درخت بپرسید، بگویند پوست درخت صرفا بیرونی‌ترین لایۀ تنۀ درخت است. تعداد آنهایی هم که فقط می‌دانند درخت در جنگل می‌روید از آن هم کمتر است».
 
امروزه تعداد افرادی که ارزش «متخصص عمومی» را می‌دانند رو به افزایش است. همان طور که ویکرام می‌نویسد، «اقتصاد جهانی و به‌هم‌پیوسته امروزی ما نشان می‌دهد که پیشرفت‌های به‌ظاهر نامرتبط می‌توانند بر یکدیگر تأثیر بگذارند».
 
ازاین‌گذشته، زمانی که فراتر از حدومرزها، بین موضوعات مختلف ارتباط برقرار کنیم، بهتر و عمیق‌تر می‌توانیم یاد بگیریم.
 

۶. تمرین کنید

سرانجام مانند هر مهارتی، توانایی شما در یادگیری به روش اجایل با تمرین بهبود می‌یابد. این تصور را فراموش کنید که بعضی از افراد با توانایی یادگیری بهتر به دنیا آمده‌اند. دکتر اندرس اریکسون (K. Anders Ericsson)، که کارشناس عملکردهای تخصصی است، می‌گوید: «بیشتر افراد فکر می‌کنند ازآنجاکه عملکرد تخصصی کیفی‌تر از عملکرد معمولی است، پس لزوما به فردی که تخصص دارد ویژگی‌هایی بخشیده شده است که او را به‌لحاظ کیفی از افراد معمولی متمایز می‌کند. این دیدگاه سبب شده است دانشمندان نتوانند به‌راحتی افراد متخصص و عملکرد آنها را از منظر قوانین و اصول روانشناسی عمومی بررسی کنند».
 
به‌جز چند استثنا (به‌عنوان مثال قد و توانایی بسکتبال بازی‌کردن)، بیشتر عواملی که عملکرد ما را تعیین می‌کنند ارتباطی با ژنتیک ندارند. اریکسون و همکارانش بر این باورند که تفاوت بین متخصصان و افراد معمولی در این است که متخصصان در بازه زمانی طولانی از زندگی خود برای بهبود عملکردشان در موضوعی خاص به‌شدت تلاش می‌کنند.
 
به‌طور مشابه، تلاش‌هایی که می‌کنید هم باید، در کنار یادگیری‌تان، با برنامه و نیت قبلی باشد. اصلا گمان نکنید که بدین‌ترتیب وظیفه‌ای دیگر را هم به کارهای روزمره‌تان اضافه می‌کنید. در عوض، یادگیری به روش اجایل را به سبک زندگی خود تبدیل کنید. این امر می‌تواند به موفقیت کسب و کار و رونق زندگی شما کمک کند.

ما را دنبال کنید