اصطلاحات حسابداری در مدیریت اداری مالی

اصطلاحات حسابداری در مدیریت اداری مالی

احتمالا اصطلاحاتی همچون ارزش دفتری، ترازنامه، بدهی جاری و … را به گوشتان رسیده است اما معنی دقیق آنها را نمی‌دانید. مثل بسیاری از زمینه‌های تخصصی، حسابداری هم لغات و اصطلاحات خاص خودش را دارد. اگر با اصول حسابداری آشنا نیستید، با ما همراه باشید تا با گردآوری مجموعه‌ای از کاربردی‌ترین کلمات و اصطلاحات حسابداری به شما کمک کنیم مسیر خود را در زمینه‌ی حسابداری مالی بیابید.

۱. حساب‌های دریافتنی

حساب‌های دریافتنی همان دارایی‌های کنونی هستند که قرار است در کوتاه‌مدت به نقدینگی تبدیل شوند؛ یعنی مشتری کالا یا خدمات را دریافت کرده است، اما هنوز بابت آن پولی نپرداخته‌ است ولی به زودی بدهی‌اش را صاف می‌کند. کسب و کار هایی که از شما خرید می‌کنند، این موارد را تحت عنوان «حساب‌های پرداختنی» در دفاترشان ثبت می‌کنند.
 

۲. حساب‌های پرداختنی

این مورد بدهی جاری است و پولی را که شما به بستانکاران (طلبکاران) بدهکار هستید، نشان می‌دهد. وقتی خریدی انجام می‌دهید و در زمان دیگری پرداخت می‌کنید، باید آنچه را که به عنوان بدهی در ترازنامه ثبت شده است، بپردازید. کسب‌وکارهای دیگر هنگامی که شما چیزی از آنها می‌خرید، این موارد را تحت عنوان «حساب‌های دریافتنی» در دفاترشان ثبت می‌کنند.
 

۳. دارایی

به هر چیز ارزشمندی که سازمان دارد و می‌تواند برای تولید درآمد در آینده از آن استفاده کند، دارایی می‌گویند. دارایی‌ها می‌توانند مشهود باشند، مانند دفتر یا تجهیزات (که یک دارایی ثابت است)، یا نامشهود باشند مانند مجوزها یا برند تجاری. اصطلاح دیگری که برای دارایی به کار می‌رود «منبع اقتصادی» است.
 

۴. ترازنامه

یک گزارش مالی که میزان ارزشی که سازمان دارد (دارایی‌ها) و آنچه بدهکار است (به بستانکاران و سرمایه‌گذاران) را در هر زمان نشان می‌دهد. معاملات روزانه‌ی سازمان باعث تغییر تراز مالی ترازنامه می‌شود. برای مثال وقتی یکی از محصولات خود را می‌فروشید، نقدینگی شما افزایش می‌یابد و کالاهای انبارشده‌ی شما کاهش می‌یابد. به همین دلیل است که «زمان» نقش بسیار مهمی در ترازنامه ایفا می‌کند. در ضمن ترازنامه به نام «صورتحساب موقعیت مالی» و «صورتحساب شرایط مالی» هم معروف است.
 

۵. ارزش دفتری

ارزش دفتری به ارزش تنزل‌یافته‌ی (مستهلک‌شده) یک دارایی در هر زمانی بین خرید آن و نقطه‌ای که ارزش آن تا صفر تنزل پیدا کرده است،‌ گفته می‌شود. توجه داشته باشید که ارزش دفتری یک دارایی، ضرورتا آن مقداری نیست که در صورت فروش آن ممکن است به‌دست بیاورید.
 

۶. هزینه کالاهای فروخته‌شده (COGS)

هزینه‌هایی که مستقیما مربوط به تولید و فروش کالاهای فروخته شده است. برای مثال قیمت مواد تشکیل‌دهنده و یا کمیسیون فروشنده‌ها و …
 

۷. بستانکار

فرد یا سازمانی که کالا و یا خدماتی را برای‌تان فراهم کرده است در حالی‌که شما هنوز پول آن را پرداخت نکرده‌اید.
 

۸. دارایی جاری

دارایی‌هایی که انتظار دارید در یک دوره‌ی عملیاتی (معمولا یک سال) به نقدینگی تبدیل شوند. دارایی‌های جاری معمولا شامل نقدینگی، موارد معادل پول نقد (ارز، طلا، اوراق بهادار و …)، حساب‌های دریافتنی و کالاهای تولیدشده هستند.
 

۹. بدهی جاری

به بدهی‌ای گفته می‌شود که موعد پرداختش کمتر از یک‌سال باشد و از محل منابع موجود یا از طریق ایجاد یک بدهی جاری دیگر، مثل وام بانکی کوتاه‌مدت پرداخت می‌شود.
 

۱۰. بدهکار

فرد یا سازمانی که کالا یا خدماتی برایش فراهم کرده‌اید، اما هنوز پولی بابت آن پرداخت نکرده است.
 

۱۱. استهلاک

روش پخش کردن هزینه‌ی اولیه‌ی خرید یک دارایی مشهود طی دوره‌ای که آن دارایی مفید است و عملکرد قابل قبولی دارد. مسئولان مالیاتی معمولا یک دوره‌ی استهلاک قابل قبول برای هر دارایی تعیین می‌کنند. وقتی استهلاک به صورت خط مستقیم محاسبه می‌شود، قیمت خرید به طور مساوی طی یک دوره‌ی استهلاک پخش می‌شود. بدین صورت استهلاک به عنوان بدهیِ کاهش‌دهنده‌ی ارزش اصلی دارایی، در ترازنامه ثبت می‌شود. (مثلا کامیونی که ۱۰۰ میلیون تومان قیمت دارد و دوره‌ی استهلاک آن ۲۰ سال است، سالیانه به مبلغ ۵ میلیون تومان فرسوده می‌شود و از ارزش آن کاسته می‌شود.)
 

۱۲. EBIT (درآمدهای قبل از پرداخت بهره‌ی وام‌ها و مالیات‌)

محاسباتی که درآمد خالص سازمان قبل از کم کردن مالیات و بهره‌های وام‌های پرداختی را نشان می‌دهد. این محاسبات برای تعیین میزان سوددهی یک شرکت مفید است؛ زیرا درآمد حاصل از فعالیت‌ها و عملیات تولیدی را با هزینه‌های مربوط به آن منطبق می‌کند. (و هزینه‌های غیرتولیدی را در آن دخالت نمی‌دهد.)
 

۱۳. EBITDA (درآمدهای قبل از پرداخت بهره‌‌ی وام‌ها، مالیات و استهلاک)

سنجش توانایی سازمان برای کسب سود از فعالیت‌های تولیدی بدون تأثیر هزینه‌های غیرنقدی متأثر از استهلاک است. (اگر چه سازمان، استهلاک را به‌عنوان هزینه ثبت می‌کند، اما هیچ پرداخت نقدی‌ای در این معامله وجود ندارد.)
 

۱۴. سهام

سهام، ارزش سرمایه‌ها و دارایی‌های خالص مربوط به صاحب سازمان است. اگر شرکت به روش کنترل‌شده منحل شود، بستانکاران اولین ادعا را در برابر دارایی‌ها دارند. وقتی بدهی‌ها پرداخت شود، تراز باقی‌مانده، متعلق به مالک (یا مالکان) است. این همان سهمی است که صاحبان از سازمان دارند.
 

۱۵. هزینه

الزاماتی که صاحب یک کسب‌و‌کار همواره برای موفقیت در فرایند کسب درآمد، متحمل می‌شود. خرید تجهیزات، مواد اولیه، پرداخت اجاره و حقوق کارمندان نمونه‌هایی از هزینه‌های متداول در زمینه‌ی تجارت هستند.
 

۱۶. FIFO (اولین ورودی، اولین خروجی)

این مورد یک روش ارزیابی صورت اموال است که در آن اولین مورد ورودی به دفتر اموال، اولین مورد خروجی از دفتر اموال است. فرض این است که اولین موارد خریداری شده (تولید شده)، اولین موارد فروخته شده هستند. برای مثال شما ۱۰۰ لباس برای فروش مجدد هرکدام به قیمت ۵۰,۰۰۰ تومان می‌خرید و بعد هم ۱۰۰ لباس دیگر که هرکدام ۶۰,۰۰۰ تومان قیمت دارند، می‌خرید. به ازای فروش هرکدام از ۱۰۰ پیراهن اول، ۵۰,۰۰۰ تومان را از حساب دفتر حذف می‌کنید. برای صد و یکمین لباسی که می‌فروشید، ۶۰,۰۰۰ تومان از دفتر حذف می‌کنید. FIFO هزینه‌ی جایگزینی کالاهای انبار شده را تقریب می‌زند و یک تصویر دقیق از جریان واقعی کالاها به داخل و خارج سازمان به ما نشان می‌دهد. به همین دلیل بسیاری از حوزه‌های قضایی، ارزیابی FIFO را برای به‌دست آوردن مالیات بر درآمد الزام‌آور می‌کنند.
 

۱۷. دارایی ثابت

دارایی‌ای که طی بیشتر از یک دوره‌ی حسابداری استفاده می‌شود (معمولا بیشتر از یک سال) مانند زمین و املاک، کامپیوتر و تجهیزات اداری، ماشین‌آلات تولید، حمل و نقل و غیره. این موارد به عنوان دارایی‌های سرمایه‌ای نیز شناخته می‌شوند.
 

۱۸. سرقفلی

ارزش ضمیمه‌شده به توانایی سازمان که باعث تولید درآمدهای بیشتر در مقایسه با رقبای آن می‌شود. معمولا یکی از راه‌های کسب سرقفلی، برندسازی است. سرقفلی یک دارایی نامشهود است و تنها هنگامی که سازمان خریداری شود، ارزش آن مشخص می‌شود. این همان مبلغ اضافه‌ای است که خریدار علاوه بر تفاوت بین دارایی‌های مشهود و بدهی‌های شرکت (ارزش دفتری) می‌پردازد.
 

۱۹. سود ناخالص

تفاوت بین درآمد و هزینه‌ی کالاهای فروخته شده در طی یک دوره‌ی حسابداری است. این مورد میزان درآمدی را که سازمان برای پوشش هزینه‌های عملیاتی و تولیدی خود به جا می‌گذارد، نشان می‌دهد. سود ناخالص اغلب به صورت درصدی از فروش بیان می‌شود تا بتوان برای کنترل هزینه‌ها، یک دوره را با دوره‌ی دیگر مقایسه کرد.
 

۲۰. صورت سود و زیان

یک گزارش مالی خلاصه کننده‌ی فعالیت سازمان در طی یک دوره‌ی زمانی خاص است. این گزارش درآمد به دست‌ آمده و هزینه‌های پرداخت‌ شده را خلاصه می‌کند و تفاوت آن را به صورت درآمد خالص برای این دوره‌ی زمانی ثبت می‌کند. این گزارش راهنمایی است برای چگونگی اداره‌ی سودآور فعالیت‌ها در سازمان.
 

۲۱. بدهی‌ها

تعهدی است در پرداخت بابت خرید یک دارایی یا ارائه‌ی یک کالا یا خدمات به بستانکار در آینده. تا زمانی که سازمان تعهدش را نسبت به پرداخت بدهی‌هایش انجام ندهد، بستانکار ادعای دارایی‌های آن شرکت را خواهد داشت. بدهی‌های متداول شامل وام‌های بانکی و حساب‌های پرداختنی هستند.
 

۲۲. LIFO (آخرین ورودی، اولین خروجی)

این روشی برای ارزیابی صورت اموال است که طی آن آخرین موردی که وارد دفتر اموال می‌شود، اولین مورد خارج شده از دفتر اموال خواهد بود. فرض بر این است که آخرین موارد خریداری شده، اولین موارد فروخته شده هستند. برای مثال ۱۰۰ لباس هر کدام به قیمت ۵۰,۰۰۰ تومان می‌خرید تا دوباره بفروشید و سپس بسته‌ی ۱۰۰ تایی دیگری که قیمت هرکدام‌شان ۶۰,۰۰۰ تومان است، می‌خرید. برای اولین لباسی که می‌فروشید (تا لباس ۱۰۰اُم) ۶۰,۰۰۰ تومان از دفتر اول حذف می‌کنید. برای صد و یکمین لباس، ۵۰,۰۰۰ تومان از دفتر اموال حذف می‌کنید (با این فرض که هیچ لباس دیگری در این مدت خریده نشود). در دوره‌ی افزایش قیمت‌ها، LIFO هزینه‌ی انبارداری بالاتر و در نتیجه درآمد کمتری تولید می‌کند. این مسئله منجر به مالیات بر درآمد پایین‌تری می‌شود. بنابراین بسیاری از حوزه‌های قضایی اجازه‌ی ارزیابی LIFO را نمی‌دهند. (به علت اهداف مالیات بر درآمد)
 

۲۳. دارایی‌های جاری

دارایی‌هایی که می‌تواند به سرعت به پول نقد تبدیل شود، بدون اینکه کاهش قابل توجهی در ارزش آن ایجاد شود یا شرکت متحمل ضرر شود. پول نقد موجود در حساب‌های بانکی سازمان و اوراق بهادار (سهام و اوراق قرضه) قابلیت نقدینگی بالایی دارند.
 

۲۴. درآمد خالص

در صورتی که در یک دوره‌ی حسابداری میزان کل هزینه‌ها را از کل درآمدها کم کنیم، درآمد خالص به دست می‌آید. اگر رقم به دست آمده منفی باشد، به نام «ضرر خالص» شناخته می‌شود. توجه داشته باشید که درآمد خالص مساوی نقدینگی یا میزان پول در اختیار سازمان نیست. به درآمد خالص، «سود خالص» هم گفته می‌شود.
 

۲۵. حساب ذخایر یا ذخیره

قسمتی از سرمایه که برای کاربردهای تجاری معمول در دسترس نیست. اغلب برای محاسبه در جهت پوشش بدهی‌ها یا هزینه‌های اصلیِ برنامه‌ریزی‌شده در آینده کاربرد دارد.
 

۲۶. سود انباشته

درآمدهای انباشته‌شده‌ی شرکت که تاکنون بین مالکان توزیع نشده است. این سرمایه‌ها برای مصارف آینده‌ی سازمان (مثل سرمایه گذاری) یا برای توزیع به مالکان شرکت در آینده حفظ شده‌اند.
 

۲۷. درآمد

جریان ورودی دارایی‌ها (نقدی و حساب‌های دریافتنی) به سازمان در ازای کالاها و خدمات است. میزان درآمد گاهی اوقات میزان فروش یا حجم معادلات هم نامیده می‌شود.
 

۲۸. صورتحساب جریان وجوه نقدی

یک صورتحسابِ مالی است که جریانات نقدی به داخل و خارج از سازمان را در هر دوره‌ی حسابداری نشان می‌دهد. این صورتحساب منابع و کاربردهای نقدینگی را مشخص می‌کند و به صورت نقدینگی حاصل از فعالیت‌ها، مالی و سرمایه‌گذاری طبقه‌بندی می‌کند. هدف اصلی صورتحساب، تعیین این است که آیا سازمان نقدینگی کافی برای پوشش تعهدات کوتاه مدت خود را دارد یا نه. این اصطلاح همچنین به نام «تغییرات در وضعیت مالی» هم شناخته می‌شود.
 

۲۹. هزینه‌ی ثابت

هزینه‌‌ای که بدون توجه به میزان تولید، بر شرکت تحمیل می‌شود. مواردی مثل هزینه‌ی اجاره‌، بیمه تجهیزات و حقوق کارمندان همواره ثابت است، چه ۱۰۰ واحد تولید شود چه ۱۰,۰۰۰ واحد.
 

۳۰. هزینه‌ی متغیر

به هزینه‌‌ای گفته می‌شود که وابسته به تعداد محصولات تولیدی سازمان است. هر چه محصول بیشتری تولید کنید، هزینه‌‌ی مواد مصرفی هم افزایش می‌یابد؛ همان‌طور که مواردی مانند حمل‌ونقل، دستمزدها و انرژی مصرفی‌تان بیشتر می‌شود. ممکن است برخی از هزینه‌ها تماماً متغیر باشند، اما برخی دیگر یک قسمت ثابت و یک قسمت متغیر داشته باشند. برای مثال، بدون توجه به حجم تولید، شما متحمل حداقل هزینه‌ی دستمزد خواهید بود.

ما را دنبال کنید